بهترین داستان های خارجی و ایرانی

بهترین داستان های عاشقانه ، کودکانه و مذهبی

بهترین داستان های خارجی و ایرانی

بهترین داستان های عاشقانه ، کودکانه و مذهبی

هدف بنده بالا بردن سطح دانش و اخلاق کودکان شما عزیزان با کنار هم گذاشتن بهترین داستان های کوتاه انگیزشی و آموزشی است . همچنین ارائه زیباترین داستان های عاشقانه و داستان های پر طرفدار مذهبی و تاریخی برای شما دوستان است .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

بهترین و زیباترین داستان های کوتاه عاشقانه

چه کسی از خواندن داستان های کوتاه عاشقانه و الهام بخش از سراسر جهان لذت نمی برد؟ از گذشته ، این زندگی است که زیباترین داستان های عشق را می نویسد.  وقتی با داستان های عاشقانه ضبط شده در فیلم ها یا رمان ها مقایسه می شوید ، همتای واقعی زندگی خود را بسیار واقعی تر احساس می کنید. و سپس در وجود خودتان می توانید داستان های کوتاه عاشقانه دل انگیزی از زندگی واقعی را پیدا کنید که حتی نویسندگان نمی توانستند به آن فکر کنند. این ها داستان های کوتاه زیبا درباره عشق هستند که به شما کمک می کنند قدرت باورنکردنی عشق را فراموش نکنید .

بهترین داستان های کوتاه عاشقانه

"دوست داشتن عمیق کسی به شما قدرت می بخشد ، در حالی که دوست داشتن کسی عمیقاً به شما شجاعت می بخشد."
لائوس تزو

در این پست تعدادی از داستان های عاشقانه برای شما عزیزان جمع آوری شده که امیدوارم خوشتون بیاد . برخی از این داستان ها خنده دار هستند . برخی لبخندی روی لبانتان می آورند ولی چیزی که مهمه اینکه می تونید به معنی واقعی عشق برسید .

 

1- داستان عشق عبدی


یک روز در محل کار ، آماندا یک دسته گل زیبا را دریافت کرد. او داخل دسته گل ،  11 گل را شمرد و یک یادداشت کوتاه در آن پیدا کرد. آن با حروف زیبا نوشته شده بود و می گفت: "عشق من به تو تا روزی که آخرین گل در این دسته گل بمیرد دوام خواهد داشت."
این یادداشت از همسرش بود که به یک سفر کاری رفته بود. او که نمی دانست همسرش چرا این پیام را برای او فرستاده ،  شب به خانه رفت و گلها را با آب خیس کرد. یک روز بعد گلها کمی زیبا تر شدند تا اینکه همه از دنیا رفتند. همه به جز یک گل. یک روز بود که آماندا فهمید یک گل مصنوعی در دسته گل وجود دارد که برای همیشه دوام خواهد داشت

 

2- داستان دوچرخه سواری

این سال 1975 است که شارلوت فون سولدوین ، دانشجوی 19 ساله ی یک خانواده سلطنتی سوئد ، برای گرفتن یک پرتره (یک تصویر از صورت یک شخص ) ساخته شده توسط یک هنرمند با استعداد ، به هند سفر می کند. این هنرمند در خانواده ای فقیر از پایین ترین قشر هند ، متولد شد. با وجود شرایط فوق العاده دشوار ، این هنرمند به نام "پرادیومنا کومار ماهاناندیا" به دلیل نقاشی با استعداد شهرت خاصی پیدا کرد. شهرت وی باعث شد که شارلوت فون سولدوین در تمام راه خود به هند سفر کند تا پرتره خود را انجام دهد. با اتمام پرتره ، این دو عاشق هم شدند. پرادیومنا شیفته زیبایی شارلوت بود. قبلاً او هرگز زن زیبائی از جهان غرب ندیده بود. او تمام تلاش خود را کرد تا تمام زیبایی های او را در پرتره به تصویر بکشد ، اما هرگز به طور کامل موفق نشد. با این وجود ، این پرتره با شکوه بود و شارلوت به خاطر سادگی و شخصیت زیبایش خوب افتاد. به این دلیل  ، او به طور خودجوش تصمیم به ماندن بیشتر در هند گرفت. از دو روز شروع شد بعد چند هفته و بعد حتی ماه شد. این دو بسیار به شدت عاشق شده بودند که تصمیم گرفتند طبق آداب و رسوم سنتی هند ازدواج کنند.
متأسفانه زمان آن فرا رسید که شارلوت مجبور شد مجدداً مرخصی بگیرد تا تحصیلات خود را در لندن به پایان برساند. هزاران مایل این دو را از هم جدا کردند اما احساساتشان نسبت به یکدیگر هرگز تغییر نکرد. آنها از طریق نامه ها در تماس بودند ، که آنها تقریباً هفتگی با یکدیگر  نامه رد و بدل می کردند . طبیعتاً ، تازه عاشق ها با فاصله زیاد بین یکدیگر به طرز وحشتناکی دست و پنجه نرم می کردند. شارلوت به شوهرش پیشنهاد داد که بلیط هواپیما را برای او خریداری کند ، که او خودداری کرد. اون تصمیم گرفته بود که تحصیلات خود را اول به اتمام برساند.و با پول خودش بلیط تهیه کند . پس از اینکه پارادیومنا تحصیلات خود را تمام کرد ، تمام دارایی خود را در دست گرفت و آنها را فروخت. متأسفانه ، پولی که او به دست آورده حتی به بلیط هواپیما نزدیک نشده است. تنها چیزی که او توانسته بود از آن استفاده کند یک دوچرخه ارزان قیمت و مورد استفاده بود. بعضی ها حتی بسیار ناامید می شدند ، بعضی ها حتی تسلیم می شدند. اما پرادیومنا نه. او به جای اینکه شرایط سختی  جلوگیری از دیدن همسر محبوبش ایجاد کند ، تصمیم خود را گرفت تا از آنچه در اختیار داشت برای دیدن دوباره او استفاده کند. هیچ چیز نمی تواند او را از اتحاد مجدد با همسرش باز دارد ، حتی اگر این به معنای دوچرخه سواری خسته کننده در نیمی از جهان باشد.
تصمیم وی آغاز سفر دوچرخه از هند به جهان غرب بود. پرادیومنا تمام نقاشی ها و برس های خود را به همراه خود گرفت و سفر وی به هشت کشور منجر شد و بیش از چهار ماه طول کشید. اما سرانجام او به زادگاه شارلوت در سوئد رسید و سرانجام دوباره او را دید. از آن زمان به بعد ، این دو هرگز به مدت طولانی طرف مقابل یکدیگر را ترک نکردند